من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

دعا

خدایا پر از نیازم 

خدایا پر از تنهای ام 

خدایا تا کی اینکارت رو ادامه میدی و برای چی؟؟؟ 

خدایا نمیخوای کمکم کنی گناه نکنم؟؟ 

نمیخوای از لجن بکشیم بیرون؟؟؟ 

خسته شدم 

چقد دخترا بدبختن 

چقددددددددددددددددددددددددددددر؟؟؟؟؟

توهم

این آپم یه آپ بی مورده فقط برای اینکه دارم دپ میشم مینویسم 

بذارین توهم مسخره بزنم 

دلم ۶تا بچه از آخامون میخواد. آخامون ازین آخا شیمک گنده های سیبیلو و به قول دوستام شوهر ....(اسمم) باید ازین مردا باشه که با کمربند بزنتش 

از بس از خصوصیات و مردونگی مردای قدیمی گفته بودم میگفتن تو باید شوورت اینطوری باشه که وقتی میگی سلام 

بهت بگه هی ضعیفه برو شام بیار و وقتی هم دیر شد شامش با کمربند سیاه و کبودت کنه 

چه دوستایی دارم بی هدبااااا 

پست زیری رو هم بخونین

مشهد

سلام امروز بهترم. یه خبر دارم. چند وقتی بود میخواستم برم امام رضا و نمیشد و انگاری اصلا حتی نمیخواستن برم پیششون و حرفامو بزنم. ولی چند وقت پیش اتفاقی ثبت نام کردم و قرار شد هفته بعد برم اما باز از طرف کارم مشکل پیش اومد و داشت کنسل میشد که امروز گفتن فردا و پس فردا (پنجشنبه و جمعه) برم سر کار و به جاش مرخصی هفته بعدم جور میشه. کلی خوشحال شدم. درسته زور داره رفتن این دو روز ولی به جاش از ۳شنبه مسافرتم 

برم مشهد میرم با امام رضا دعوا که چرا من و حرفامو نمیبینین. نه تو و نه خدا و نه بقیه تون

دلواپسی

آهنگ وبم حرف من به خداس 

این همه پیغوم و پسغوم میفرستم که بدونه داره دلواپسی دنیام رو به آتیش میکشونه 

کاش خدایا حرفم رو میفهمیدی 

های به گوشش برسونید که داره دیر میشه برگرد 

ادامه مطلب ...

مهرگان

بی هوا.... بدون مقصد...سمت طوفان تو میرم............ 

پوچ و سر در گم به یه جا خیره میشم و تو فکرم هیچی نیس 

امروز روز مهرگان بود. مثله ولنتاین و هزار روز دیگه مثل همینا  

وقتی تو تنهایی چه فرقی میکنه بدبخت 

وقتی یکی نیس برگرده بگه های شتر تو اصلا وجود داری یا نه؟!!!!!! 

مردی یا زنده ای؟!!!!!!!!! 

اوج بدبختی یعنی همین

اسباب کشی

توضیحات قبل نوشته ام: کلا آدم آرومیم. خدایی خدایی وقتی کاری میکنم فقط فقط واسه اون دلمه و دلم میخواد کاری کنم. نمیدونم چرا کلا همه اینقد از آدم تشکر میکنن. بابا من که کاری نمیکنم و هر کاری رو واسه دلم میکنم. کلا هر کی من رو میشناسه، نمیدونم چرا دوسم داره و دلش میخواد یه موقیتی بشه و کاری برام بکنه و باهام مهربونن. یکی از دلیلاش رو فک میکنم واسه اینه که دروغ نمیگم و صاف و ساده میحرفم و رک. برای همین برای دروغم ضایع نمیشم و باعث نمیشه کینه و بدبینی بوجود بیاد. گاهی هم به این فکر میکنم خدا بهم حال داده و محبتم تو دل اطرافیانم افتاده

حالا خود درد و دلم: چند روز پیش اسباب کشی خواهرم بود و دست تنها بودن و من رفتم کمکشون. کلی حمالی کردم دیگه خلاصه. یادمه برای بدنیا اومدن بچه شون هم کلی واسشون کار کرده بودم و تنهاشون نذاشتم. طوری که شوهرش چند بار به شوخی و جدی گفت: حق مادری به گردنش دارم. خلاصه اونا هی تشکر میکردن و میگفتن ایشالا عروسیت جبران کنیم و جهازت رو بچینیم و...

آقا ما رو میگی، کلی بغض تو گلوم میومدو روز آخر به هوای دراز کشیدن رفتم توی یه اتاق و زدم زیر گریه. که آخه چرا و چقد دلم میخواس برای خونه خودم کار میکردم و چقد موقعیت های متاهلا رو دوس دارم و اینکه اونا میگن عروسی ات در حالی که خبری نیس و نیس و نیس. آخ که چقد دلم میخواس نی نی داشتم. چقد دلم میخواس حتی بی نیاز از کمک کسی همه بار کشی و کارهای اسباب کشی خونه خودم رو میکردم و تک و تنها ولی با عششششششششششششششششق

آخ که چقد بعضی سختی ها مزه داره فقط به شرطی که یه یار داشته باشی یا فقط دلت به داشتنش خوش باشه حتی اگه زمانهای سخت زندگی کنارت نباشه

به درک

این داغ و آتیشی بودن من. عشق و محبت. احساس سرشار. بلد بودن زندگی با همراه و زندگی چرخوندن مشترک. همشون نعمتای خیلیییییییییی بزرگ خداس 

گاهی به خدا میگم اصلا به درک که نعمتات داره حروم میشه 

من که کلی التماست کردم با زبون عاجزانه و خواهشانه که تو یه ذره بهم بده و من بهت ثابت کنم قدر میدونم 

تو بده تا ببینی چطوری شکر داشتنش رو میکنم 

تو بده تا من تمام این نعمتات رو بی منت و با تمام وجود به پای یکی از بنده هات بریزم 

تو بده و خجالت زدم کن 

تو بده و من رو به آرامش برسون تا از همون احساس بد تنهایی و نیازی که خودت تو وجود آدما گذاشتی و خیلی بده رها بشم 

ولی نداد 

و حالا میگم به دررررررررررررررررررررررررررک 

 تو اون قدر برای من ظالم بودی و بد جنس که حتی نذاشتی امتحان کنم 

حتی یه کوچولو 

اصلا به درک. وقتی خودت میخوای حروم شه. خب حروم شه   

به درررررررک

آهنگ وبم و یه خاطره تلخ

امروز با شنیدن این آهنگ یاد یکی افتادم و حالا میخوام تقدیمش کنم به اونی که نمیدونه تقدیمش کردم و حرفای دلمه. 

حدود 4سال پیش بود. خیلی صادقانه و پاک دوسش داشتم. و بر خلاف مخالفت های من و دوری من ازش ولی بدجور منم رو به خودش وابسته و عادت داد و خیلی ساده رفت و چند ماه بعد خبر عروسیش رو شنیدم. نمیدونم چرا با اینکه هنوز هر ازگاهی ازم معذرت خواهی میکنه بابت کارش و بازی با احساسم ولی از همون اول بخشیدمش و همیشه دعا میکردم خدا کنه برای زنش خوب باشه و براش چیزی کم نذاره


آهنگ وبلاگم با IE نمیخونه با فایرفاکس حتما میخونه

بر باد رفته

امروز خیلی پوچ و خسته تو ماشین نشسته بودم. داشتم به این فکر میکردم که مدت هاس دلم رو دو دستی و با آه و ناله و التماس گرفتم دستم و جلو خدا گرفتمش تا مشکلش رو حل کنه و دریغ از یک نیم نگاه خدا 

نمیدونم دیگه 

آخ که چقد دلم بی تابه و مرهم میخواد و داره میسوزه و خدا هم نمیکنه یه مرهم بذاره تا دردم کم شه 

ای خدا دلگیرم ازت 

آی زندگی سیرم ازت

دلم آشوبه

خدااااااااااااا 

خدا چرا ؟!!!! 

خدا نمیخوای معنی زندگی و ارامش رو بچشم؟!! 

خدایا چقد باید روز و شب و هر ثانیه بهت التماس کنم که کمکم کنی؟! 

خداااااااااااا خب منم یه مرد میخوام دیگه!!!!!! 

خدا تو که میدونی من توقعی ندارم فقط حضورش رو میخوام 

خسته شدم 

خسته  

خوش بحالتون که معنی زندگی رو میفهمین

پیرمردای دوست داشتنی

من شدیدا عاشق پیر مردام. هر وقت از کنارشون رد میشم کلی بهشون زل میزنم و تو دلم غش و ضعف میکنم براشون. خب دلیل بزرگش هم شاید اینه که نه بابا داشتم و نه پدربزرگ. جدیدا هم عاشق آبدارچی گراممون شدم. خیلی خوش برخورد و خندون و مهربون مهربون و کلی دوسش دارم. امروزم داشتم با عجله تو خیابون داشتم راه میرفتم که دیدم یه پیرمرد فرتوط داره راه میره کلی قند تو دلم آب شد و تو دلم براش قربون صدقه رفتم و وقتی از کنارش چند قدم برم جلو صدام کرد و گفت: خانوم خانوم. برگشتم و گفت: سلام صبحتون بخیر خوبی موفق باشی و خداحافظ.... 

کلی خوشحال شدم که باهاش حرفیدم و کلی هم تعجب ازین که چی شد من رو صدا کرد و حرفید 

حرفای دیگم تو ادامه مطلب دارم خواستین بیاین

ادامه مطلب ...

تحول

دوستای خوبم خیلی اعصابم خورده. کمکم کنین. خیلی آدم مزخرفی شدم و نمیگم بیشتر که چقد معتاد شدم به .... 

ولی میخوام توبه کنم. میخوام خوب شم. وای خدا کمکم کن. 

تو رو خدا شمام کمکم کنین.  

خدایا من تمام سعی ام رو میکنم و تو هم کمکم کن و زودتر هم یه راه حل بذار جلوم تا گناه نکنم. 

خدایا جون هر کی دوس داری........