من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

خیس بارون

امروز زیر بارون موش آب کشیده شدم ولی خیلییییییی حال کردم
دلم نمیخواست برم خونه و میخواستم زیر بارون خیس تر شم و رهای رها باشم 

زیر شر شر بارون پرسه بزنم 

عاشق عاشق 

عاشق ترین آدم هایی اونایی ان که این عشق رو روی دوشش میکشن.
این آهنگ سیاوشم افتاده بود دهنم:
بارون رو دوست داشتی یه روز
بدون چتر و سر پناه 

..... 

ادامه شعره رو هر کی یادشه لطف کنه بگه چون خودم رو کشتم و یادم نیومد. 

نمیخواد مهندس شکسته بال باز خودش جواب رو پیدا کرد. میذارم تو ادامه مظلب

ﺑﺎروﻧﻮ دوﺳﺖ دارم ﻫﻨﻮز

‫ﭼﻮن ﺗـﻮ رو ﻳـﺎدم ﻣﻴـﺎره

‫ﺣﺲ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﭘﻴﺶ ﻣﻨﻲ

‫وﻗﺘﻲ ﻛﻪ ﺑﺎرون ﻣﻴﺒﺎره

‫ﺑﺎروﻧﻮ دوﺳﺖ دارم ﻫﻨﻮز

‫ﺑـﺪون ﭼـﺘـﺮ و ﺳـﺮﭘـﻨﺎه

‫وﻗـﺘـﻲ ﻛـﻪ ﺣـﺮﻓﺎی دﻟﻢ

‫ﺟـﺎ ﻣﻴـﮕﻴـﺮن ﺗﻮی ﻳﻪ آه

‫ﺷـﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺷـﻮﻧﻪ ﻣﻴـﺮﻓﺘﻴﻢ

‫ﻣﻦ و ﺗﻮ، ﺗﻮ ﺟﺸﻦ ﺑﺎرون

‫ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺘﻲ و ﺧﻴﺴﻪ

‫ﭼﺸﻤﺎی ﻣﻦ و ﺧـﻴﺎﺑﻮن

‫ﺷـﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺷـﻮﻧﻪ ﻣﻴـﺮﻓﺘﻴﻢ

‫ﻣﻦ و ﺗﻮ، ﺗﻮ ﺟﺸﻦ ﺑﺎرون

‫ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺘﻲ و ﺧﻴﺴﻪ

‫ﭼﺸﻤﺎی ﻣﻦ و ﺧـﻴﺎﺑﻮن

‫ﺑﺎروﻧﻮ دوﺳﺖ داﺷﺘﻲ ﻳﻪ روز

‫ﺗﻮ ﺧﻠﻮت ﭘﻴﺎده رو

‫ﭘﺮﺳﻪی ﭘﺎﻳـﻴﺰی ﻣﺎ

‫ﻣﺮدادِ داغ دﺳﺖ ﺗﻮ

‫ﺑﺎروﻧﻮ دوﺳﺖ داﺷﺘﻲ ﻳﻪ روز

‫ﻋﺰﻳﺰ ﻫﻢ ﭘﺮﺳﻪی ﻣﻦ

‫ﺑـﻴﺎ دوﺑـﺎره ﭘﺎ ﺑﻪ ﭘﺎم

‫ﺗﻮ ﻛﻮﭼﻪﻫﺎ ﻗﺪم ﺑﺰن

‫ﺷـﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺷـﻮﻧﻪ ﻣﻴـﺮﻓﺘﻴﻢ

‫ﻣﻦ و ﺗﻮ، ﺗﻮ ﺟﺸﻦ ﺑﺎرون

‫ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺘﻲ و ﺧﻴﺴﻪ

‫ﭼﺸﻤﺎی ﻣﻦ و ﺧـﻴﺎﺑﻮن

‫ﺷـﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺷـﻮﻧﻪ ﻣﻴـﺮﻓﺘﻴﻢ

‫ﻣﻦ و ﺗﻮ، ﺗﻮ ﺟﺸﻦ ﺑﺎرون

‫ﺣﺎﻻ ﺗﻮ ﻧﻴﺴﺘﻲ و ﺧﻴﺴﻪ

‫ﭼﺸﻤﺎی ﻣﻦ و ﺧـﻴﺎﺑﻮن

نظرات 23 + ارسال نظر
♥ پَرَستـــُــــو ♥ دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:20 ب.ظ http://mehrabeeshgh.blogsky.com

سلامـــــــــ عجیجم وااااااای من دیه خیلی وقته سیاوش گوش نکردم ننه یادم نیست

نمیخواد به مخبت فشار بیاری خودم بقیه اش رو نوشتم

باشماق دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:11 ب.ظ http://bashmagh.blogsky.com

هوای بارونی برای بعضی ها لطافت دارد
اما برای بعضی هم غم داره مثلا این میوه فروش وانتی که شبا بساط می کنه میاد از من می پرسه حاجی به نظرت بارون میاد منم نگاهی به ابر ها می کنم می گم آری آهی می کشه میگه خوب پس کاسبی تعطیل
یعنی امشب هم باید دست خالی برم خونه

وای بابا دلمون رو ترکوندی با این مثالت
نیس کم غصه داریم...

nabil سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://europa-persia.blogsky.com/


من که نمی دونم چه میکنی با بارون ؟
تو هم نمی دونی .... بارون با من چه کرد!

مهسای تنها سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:18 ق.ظ

ممنون که اومدی تفلدم آبجی نازنینمم
فقط اومدم تشکر کنم
بازم میام که بخونمت
این آپ و هنوز نخوندم
میام میام

گل برای گل:

http://media.myspacepimper.com/content/saint_valentine/gif_flower/gif_flower_7.jpg

شهرزاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:10 ق.ظ http://manodoahayam.blogfa.com

منم این آهنگ رو خیلی دوست دارم و همین طور زیر بارون قدم زدن و دعا کردن رو

مهسای تنها سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:45 ق.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

چه با حال بود امروز اول صبح یه بارون مشتی اینجا بارید کلی حال کردم

محراب سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 10:50 ق.ظ http://mehrabeeshgh.blogsky.com/

سلام چه طوری. بابا باز تو که از غم مینویسی.چیزی ندارم بگم . حرفام تکراریه.فعلا

مرسی که اومدی

شهرزاد سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 11:37 ق.ظ http://manodoahayam.blogfa.com

راستی من همون دیروز پروفایلت رو دیده بودما قبل اینکه به زن متاهل بگی

چه خبرا زود میرسه مهسام ازونجا فهمیده من پروفایلم رو فعال کردم

مهسای تنها سه‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:39 ب.ظ

ژس کو پرو فایلت مهندس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تو که گفتی فعال شده خانوم خانوما
گونجیشک آب کشیده من

عجیج من زیر هر پستم نوشته توسط شکسته بال
روی شکسته بال کلیک کن
البته چیز خاصی نیس توش

kasimesl hichkas چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ب.ظ http://kasimeslhichkas.blogsky.com

ama man az baro0n in ro0zha ajib shakim delgiram ......hamsh deltangi miare in baro0n

آخی نازی عزیزم

مهسای تنها چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:48 ب.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

پرو فایل پروفایل
اینکه چیزی نداشت دختر
شکسته بالو میدونستم
اینکه دختریم میدونستم
اینک 24 سالته هم میدونستم
دیوانه
قهرم قهر میدونی

گفتم چیزی نداره توش که..

♥ پَرَستـــُــــو ♥ چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:42 ب.ظ http://mehrabeeshgh.blogsky.com

اوووول

افرین میدونستم میتونی به خاطره همین من نگفتم که تو بنویسی

نه بابا بلا
هر جور راحتی

گندم چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:49 ب.ظ http://ayenehaye-nagahan.blogsky.com/

منم دلم می خواد برم زیر بارون ولی همیشه شبا بارون می یاد...

خب شبا مگه نمیشه رفت زیر بارون؟؟!

لیلا چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:26 ب.ظ http://leilaamiri.blogsky.com/

سلام
خوبی رفیق؟
اینقده خوفه زیره بارون های نم نم و ریز ریز هی راه بری و هی راه بری و خیسه آب شی..بارونای اینجا شدتشون زیاده و مدتشون کم...حال نمیدن به آدم....

نه مدت شدت بالا دوس دارم
شر شر بارون
اینجام بارون شر شر میاد
شما کجایی؟؟
ما کجایی ام؟؟

مهسای تنها چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:28 ب.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

میتونی هرکدومو که نخواستی قطع کنی پرفسور
فک نکنی آشتی کردما
هنوز قهرم انشتن من با توقهرم

یک زن متاهل چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 07:25 ب.ظ

سلام مهندس
عاشق شدیا
بارون این چند روز، با اینکه کم بود اما لباس تمیز برام باقی نذاشته!

آره عاشق خُرزو خان
ای بابا بلد نیستی راه بری چرا ایراد از بارون میگیر؟!!!

مهسای تنها پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 ق.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

میخوام نظر خصوصی بذارم چرا نمیشه؟

وای خدای من
عزیزم کنار صفحه ام نوشته تماس با من روی اون کلیک کن
البته یه راه دیگم داره از طریق توی پروفایلم هم نوشته تماس با من

sepideh پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:58 ب.ظ http://lahzehayesepid.blogsky.com


دقیقاً عین من، چند روز پیش از بس حالم بد بود دلم میخواستم از زیر بارون تکون نخورم ..

اما مردم خیلی بد نگاه میکردن واسه همین بی‌خیال شدم ..

عاشق بارونم، عاشقه بارونم...

sepideh پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ب.ظ http://lahzehayesepid.blogsky.com


ایشالا توی همین روزای بارونی مرد رویاهات به سراغت بیاد و طعم خوشبختی رو بچشی ..

ایشالا زندگیت طعم عسل شه ..

آمین یا رب العالمین ..

خیلی قشنگ بود دعات ولی بی خیال سپیده جون

sepideh پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ب.ظ http://lahzehayesepid.blogsky.com


از خدا میخوام که بهت 2 تا پر واسه پرواز به سرزمین خوشبختی بده ..

اینقدر خوشبخت بشی که هر روز به شکرانه‌اش به سجده بیفتی و ازش تشکر کنی ...

آمین یا رب العالمین ...

وای خدا چخده خشنگ

مهسای تنها پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ

افتاد الان؟؟؟؟؟

بله بد اخلاق

لیلا پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 06:13 ب.ظ http://leilaamiri.blogsky.com/

سلام
والله شما که تهران تشریف دارید! و من هم که بوشهر!
بارونای طرف شما طبق منحنی های شدت_مدت(بهداشت محیطی که جو مهندسی گرفتدش)،شدتشون کمه و مدتشون طولانی...و برای ما شدت زیاده ومدت کم،یهویی شُری هرچی بارونه میریزه و میشه سیل!
من همدان که بودم اینقده بارونو دوست داشتم،چون مداوم بود و ریز ریز...ولی بوشهر که دانشجو بودم بارون که میبارید همون روز عزا داشتم چون میشدم مثل موش آبکشیده!ولی بارونای همدان راحت میتونستی زیرش قدم بزنی....بوشهر 4قطره آب که از آسمون نازل میشدشهر میشد مثل اقیانوس،مخصوصا جلوی دانشگاه علوم پزشکی،و بدبختی ما شروع میشد

مهسای تنها شنبه 5 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ق.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

خوبی آبجی ؟
اومدما موش آبکشیده، خشک شدی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد