من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

کرکره پایین

تعطیل کردم رفت

خسته شدم از بس نوشتم از دلم و درک نشدم و حتی بعضی ها بد باهام برخورد کردن و فک کردن عقل کل اند.

تعطیل کردم رفت

چون میخوام تنها باشم

چون.....

خیلی دلایل

اگه یه روز برگردم که امکانش کمه. بکل دکوراسیون اینجا رو میارم پایین

دیگه از دلم نمینویسم. جنبه افراد پایینه حتی خودم

از اتفاقات و حوادث خواهم نوشت

یه شکسته بال بی روح

که کلی دل و بالش شکسته

بی خی

بای

نظرات 20 + ارسال نظر
Nima سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 09:55 ق.ظ http://www.MidNight-Cafe.blogsky.com

nemishe ye bare dg kerkereharo bedin bala ?!
bande mamor shodam bebinam chera hale shoma kharabe va haleton ro behtar konam ....

مامور؟؟!!!!

باشماق سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:26 ق.ظ http://bashmagh

یک چاهی توی شهر مون بود که به او چاه امام زمان می گفتند
البته جمکران نیست
همسن و سال تو که بودم وقتی حالم خیلی خراب می شد و دلم شدید می گرفت نامه ای به امام زمان می نوشتم و تو چاه می انداختم
دو خاصیت داشت یکی اینکه عقده دلمو با نوشتن خالی می کردم
دومش مسافت چاه تا خونه ما خیلی زیاد بود و این مسیر را که پیاده می رفتم و فکر می کردم تا چاه که می رسیدم کلی دلم وا می شد
وقتی نوشتی کرکره ها پایین یاد کاسبهای ورشکسته افتادم

اتفاقن ور شکستم
با تمام سرمایه هایی که داشتم
خوردم زمین
جنسم رو دستم باد کرد

eli... سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:50 ب.ظ http://eshghemamnoo-1380.blogsky.com/

سلام
میدونم دلت خیلی گرفته ... ولی تعطیل کردن که مشکلی رو حل نمیکنه...

بازم میگم بیا ... بنویس... فریاد بزن... بذار سبک بشه دلت

اگه احساس میکنی چند روزی به تنهایی و دوری از اینجا نیاز داری یه کم استراحت کن .. فکرتو آزاد کن ... ولی زود برگرد... تعطیلش نکن
منتظر حضور گرمت هستم

شاید دردم رو تو فقط بفهمی

یه ضعیفه سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 03:40 ب.ظ

شکسته بال کاش می تونستم بهت بگم چی به چیه
و قضیه چیه
و چقدر درکت م کنم
حیف که نمیشه

eli... چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:04 ب.ظ http://eshghemamnoo-1380.blogsky.com/

سلام ... نمیدونم این چند تا پست آخری که گذاشتم خوندی یا نه ولی اومدم بهت بگم...
منم به همین نتیجه ای رسیدم که تو رسیدی... شاید دیگه پست نذارم

شاید دیگه نیام.... خسته شدم... فکرم خسته شده ..روحم خسته شده

داغونم.... از دیشب تا الان تو حال خودم نیستم
شاید دیگه تموم کنم همه چیزو....

♥♥پَرَســـ2ـــ♥♥ چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:12 ب.ظ http://mehrabeeshgh.blogsky.com

مهسای تنها چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 01:13 ب.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

یعنی فقط این علی که کامنت داه فقط دردتو میفهمه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من بو قلمونم یا بادمجون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
زودی بیا
حداقال بیا خودتو اینجا خالی کن.

حسنا بانو پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 12:32 ب.ظ http://hosnabanoo.blogfa.com

خب چرا میری؟؟الان بهم بریز همه چی رو
بهتر از اینه که هی فک کنم دیگه نمیشه باهم درددل کنیم در مورد درد مشترکمون...

خانمـ فانتزیـ شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ب.ظ

گندم دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:02 ب.ظ http://ayenehaye-nagahan.blogsky.com/

آخه کجا می خوای بری؟ما تازه رفیق شدیم با هم.تاز دردمون هم مشترکه...
منم مثه تو شاید بدتر...نمی دونم...ولی نرو...تو هم مثه نمی تونی دووم بیاری نروو...تو هم مثه من تو غصه کم میاری نروو...

گندم دوشنبه 28 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:06 ب.ظ http://ayenehaye-nagahan.blogsky.com/

تازه من هم مثه تو نی نی دوست دارم ولی نی نی ندارم...:((((
ازدواج هم که توی این مملکت شده کشک...اونی که لیاقتشو نداره به خواستش می رسه...متاسفانه بد وضعیتیه.خوبا تنهان...ولی بدا هیچ وقت تنها نیستن...چی بگم والا...منم دلم پره...ولی کاریش نمی شه کرد...
توکل به خدا.ان شاء الله همه چی درست می شه.می بوسمت.

مهسای تنها سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 05:58 ب.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

کاش بیای باز اینجا رو باز کنی
خیلی دلتنگتم دوسی

بارون دوشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 12:47 ب.ظ

منم دردتو میفهمم..

3فیدبرفی سه‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 10:17 ب.ظ http://3fidbarfee.blogfa.com

عزیزم منم درد تو رو کشیدم این جور که از نظرات و پاسخهات فهمیدم
ولی همیشه اونی نیست که ما میخوایم من 7 سال زجر کشیدم الآنم منتظر کسیم که معلوم نیست پدر مادرم باهاش موافق باشن یانه مطمئن باش خدا همیشه بهترین ها رو میخواد.برات خیلی انرژی مثبت و دعا دارم خدا به خاطر خانم کمکت کنه

شادی پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 03:30 ب.ظ http://shadi-asemooni.blogfa.com

سلام چی شده؟؟

خانمی یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 ق.ظ http://monastories.blogfa.com

سلام شکسته بال

عیبی نداره ، هر چی بوده گذشته ، مهم اینه که در آینده بهترین باشیم !

sep!deh شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 01:52 ب.ظ http://lahzehayesepid.blogsky.com


گل من، کجایی؟!

من این حرفا تو کتم نمیره، زود بیا و آپ کن..

منم مثل خودتم، اما به این ایمان دارم که خدا برامون بهترین رو میخواد، هنوز وقتش نشده!!!!

میدونی چقدر سخته وقتی همه بهت بگن چرا ازدواج نمی‌کن؟!!! تو حالا یه کم توقعت رو بیار پایین و بالاخره یکی رو انتخاب بکن، چقدر سخته!!!

همه اونایی که میان خواستگاری یا بی ایمانن، یا اینکه اگه ایمانم داشته باشن بدبین و خودخواهن و پر افاده، اگه داشته‌هاشون 2 تا باشه، از طرف مقابلشون انتظار 10 تا داشته دارن..

واقعاً میشه با همچین آدمای عوضی ازدواج کرد؟!

تا وقتی مجردیم 1 درد داریم اما وقتی ازدواج بکنی و خوشبخت نشی، دردت میشه 1000 تا که اگه بخوای جونتو راحت کنی تازه میری سر خونه اول با کلی افسردگی و احساس شکست و حرف و حدیث اطرافیان و خون دل خوردنا..

پس حالا شرایطمون خیلی بهتره...

ناشکری نکن تا به وقتش خدا بهترین رو نصیبمون کنه...

منتظرم تا بیای..

بارون دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 ب.ظ

میدونم بیخود دارم مینویسم.ولی بالاخره که چی؟؟؟باید یه جایی حرف زد.حالا اگه تو هم کلا دیگه برنگردی و نخونیش باز عیب نداره.شاید قسمت اینه که کسی حرفمو گوش نده.شاید درستش اینه.همیشه باید این درد لعنتی رو تو تنهاییم بگم.
خیلی دلم گرفته.بعضی وقتا به خودم میگم میشه این بغض تو گلوم بالاخره راه نفسمو بگیره و خلاصم کنه؟؟؟؟کاش میشد...
چندوقتیه که غبطه میخورم به اونایی که خبر مرگشونو میشنوم.بعد به خودم میگم رسم دنیاس دیگه.اونایی که میخوان زندگی کنن.منی که حوصله مو سربرده این زندگی باید بمونم و زجر بکشم.کاش آدما یه کم بزرگ میشدن.کاش اونم یه ذره چشماشو باز میکرد و میدید با من چیکار کرده.دنیای عجیبی شده.اونی که میگفت برات میمیره حالا میگه دست از سرم بردار...میگه برو گمشو.چون ازت متفرم.کدومو باور کنم؟دوس داشتنشو یا تنفرو؟؟؟!!!!!!خدام دیگه حواسش به من نیست.

آبی آسمانی سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:24 ب.ظ http://almassabi.blogfa.com

سلام

یک مطلب تجربه شده در پست جدیدم تحت عنوان

چرا خانمها بعد از مهمونی های زنانه خسته تر از آقایون هستند ؟

نظرشما چی می تونه باشه

dastbandbaf دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:57 ب.ظ http://www.dastbandbaf.persianblog.ir

سلام
اگه به زیورآلات دست ساز رنگارنگ علاقه دارید میتونید یه سری به وبلاگ من بزنید
سفارش بافت دستبندهای رنگارنگ قبول میشه
با دانشجویی ترین قیمت
یه هدیه ی خیلی مناسب برای دوستاتون و یارتون و هرکشی که دوست دارید
یه کلیک ضرری نداره :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد