من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

بدترین روزها

این چند روزه دارم مثل همیشه بدترین روزهای زندگی ام رو میگذرونم 

خیلی بهم ریختم 

خسته ام از ادامه راهی که خسته کننده اس 

خسته ام از تکرار ها 

خسته ام از ندیدن های خدا 

دیروز سر نماز قسمت ایاک نعبد و ایاک نستعین نمازم رفت رو هوا 

میدونین چرا؟!! 

چون گریه امونم نداد و گفتم تا کی بپرستم خدایی رو که من رو نمیبینه!!!!! 

خدایا حرفی ندارم فعلا باهات

نظرات 28 + ارسال نظر
♥♥پَرَســـ2ـــ♥♥ پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ب.ظ http://mehrabeeshgh.blogsky.com


چند وقته نیستی؟!!!
سر پست قبلی غایب بودی
حسابت رو دارماااا
بووووس

به دلتنگی هایم دست نزن پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ http://gharar-e-shabaneh.persianblog.ir/

نشــانـــه میگیـــری ؛
سنــگ مـی انــدازی
و بعــد خنـــده کنــــان
...
لـی..لـی..لـی..
پــــامیکـــوبــی و میــــروی
بــد جـــور بــــا دلــــم بــازی میکنـــی !!

رضا پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:14 ب.ظ http://pastou.blogsky.com

این روزا همه خستن
همه روز ها برای همه تکراری شده
همه افسردن
درست مثل من درست مثل تو

اهوم
لینکی

به دلتنگی هایم دست نزن پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:17 ب.ظ http://gharar-e-shabaneh.persianblog.ir/

سلام مهربون...

روزگار همینه...شاید الان به نظرت یه شعار بیاد ولی این دوران هستش که آزمایش پس میده آدمی..

من از این لحظه ها زیاد بوده در زندگیم.یه وقتایی واسه یه چیزایی با خدا قهر میکردم بعدها میدیدم که چقدر اشتباه میکردم ...

چند وقت پیش استادم میگفت اگر توی لحظه های گرفتاری بخوای یه صفتهایی رو بخدا بچسبونی ،خدا واسه همیشه قهرش میگیره و بعد...

اینکه الان فکر میکنی خدا تو رو نمیبینه به نظرم یه رجوع به کارهات داشته باش..
باز همون استاده میگفت بعضی حق الناس ها و تقصیرات سبب میشه دعا محبوس بشه و ملائک دعا رو بالا نبرن.

رفتم رو منبر حسابی!

مواظب خودت و خوبیات باش -یا علی.

ولم کنین تو رو خدااااااااا

مسافر پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:39 ب.ظ http://pelake8.persianblog.ir/

دختر انقدر این حرفا رو نزن خدا قهرش میگیره
توی پست قبلی خودت کلی روضه خوندی حالا اینجوری میگی؟

نمیشه
...
خسته ام

مسافر پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:41 ب.ظ http://pelake8.persianblog.ir/

در مورد نظرت توی پستم
با رای ندادن فقط حق خودت رو در سرنوشت کشورت از دست میدی باید رای بدید تا افراد با صلاحیت برن مجلس در ضمن زیاد بودن بچه ها مشکل نیست , مشکل به خاطر نبودن زیرساختهای کافیه اگر از همون اول همه کارشون رو درست انجام میدادن الان هیچ کس مشکلی نداشت . اگر همیشه بهترینها انتخاب میشدن اینجوری نمیشد مملکت ما ذخایر زیادی داره که جوابگویه جمعیت بیشتر هم هست به شرط اینکه درست مدیریت بشه
در ضمن باید یه کم دید رو بالا برد الان چشم همه دنیا به ماست هم غرب و هم کشور های اسلامی
این مسئولیت ما رو زیاد تر میکنه
ممنون

نسیم پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 09:21 ب.ظ http://191393.blogfa.com

سلام عزیزم...
مرسی که بهم سر زدی
بابا عجب وب توپی داریاااااا
معلومه حرفاتم مثل من از ته دله.ادعا نمیکنی
این واسم یه دنیاست
عسیسم اگه با تبادل لینک موافقی منو به اسم وبم بلینک و خبرم کن تا با چه اسمی بلینکمت...
راستی جواب کامنتاتم تو وبلاگ خودم نوشتم.
منتظرم.بای

مرسی عزیزم
حیف که حوصله حرف زدن ندارم
....

♥♥پَرَســـ2ـــ♥♥ جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 12:37 ق.ظ http://mehrabeeshgh.blogsky.com

اره نظرت فکر کنم امده بود مگه من جواب ندادم ؟؟

اوهووم تازه پست قبلیتو دیدم

بوووووووس

سلاله زهرا جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ق.ظ http://www.khodam-khoda.blogfa.com/

سلاااااااااااااااام
نظرت رو تو وب صالح دیدم درب و داغونها!
چقده وبت غمگینه دوسی...کمی بیخیالی طی کن
راستی چرا دنبال آدم مجرد میگردی که وبشونو بخونی؟؟؟
مگه فرق داره؟

آره گلم
اینطوری توی دنیای مجردام و دلم چیزی نمیخواد

آریافر جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:35 ق.ظ

درست میشه


گشتم نبود نگرد نیس

سلاله زهرا جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:52 ق.ظ http://www.khodam-khoda.blogfa.com/

چرا آخه دوسی؟
زندگی خیلی سختی داره ولی با همه ی اینا بازم قشنگه
حداقل حداقلش می دونی هنوز کسایی هستن که دوستت دارن
خدا هم هست

نه کسی دوستم داره و نه خدایی نگام میکنه

الی جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:54 ب.ظ http://gharar-e-shabaneh.persianblog.ir/

چه رسم جالبی است،
محبتت را میگذارند پای احتیاجت،
صداقتت را میگذارند پای سادگیت،
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت،
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت،
... ... و وفاداریت را پای بی کسیت،
و آنقدر تکرار میکنند که خودت
باورت میشود که تن هایی و بیکس و محتاج....!!!

ـــــــــــــــــــــــــــــــ

خشن!

:دی جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 02:44 ب.ظ

اومدم نظر بدم دیدم به همه گفتی ولم کنین بابا حوصلتون رو ندارم منم از نظر دادن منصرف شدم...
هر وقت به حوصله اومدی برات نظر میدم

سمانه جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:42 ب.ظ http://zendehbegor.blogfa.com

هیچ کس نمی تونه ادعا کنه که همیشه روز هاش خوبن روز های خوب همیشگی نیست و البته همین طور روز های بد

حامد جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:43 ب.ظ http://www.psychologicalscience.ir

سلام امیدوارم که حالتون خوب باشه، وبلاگ جالب و دیدنی دارید اگر تمایل داشتید خوشحال میشم باهم تبادل لینک داشته باشیم...

آریافر جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:34 ب.ظ






خوب بود

مهسای تنها شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:06 ق.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

پست قبلیتو یادت رفت
فراموش کردی چقد ما در مقابل چنین آدمایی مرفعیم
شکسته بال میدونم همه از این تکرار خسته ان
من ببدتر از توام
خودت که میدونی
ولی چاره چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مهسا.....

مهسای تنها شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:54 ق.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

کجا فک زدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من اینجام که هستم.

مهندس شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ق.ظ http://mohandess.blogfa.com

چقدر خوبه که آدم نمازش رو واسه صاحب نماز بخونه ، نه واسه اینکه نمازم خونده باشه.
عمرم گذشت هنوز اندر خم یک کوچه ام

؟!!

خانمـ فانتزیـ شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:29 ب.ظ

چرا خوو همچین میکنی با خودت.....

زندگی من همینه
مثل شما ها نیستم

eli... یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 03:20 ب.ظ http://eshghemamnoo-1380.blogsky.com/

سلام مرسی که اومدی و سر زدی

میتونم درکت کنم بازم سر بزن خوشحال میشم

بوس بهت
تو هم بیا

مهسای تنها یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 06:07 ب.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کجایی؟

میخوای کجا باشم عزیزم
در جوار شما

گندم یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:40 ب.ظ http://ayenehaye-nagahan.blogsky.com/

نمی دونم چرا تموم کسایی که وجود خدا ایمان دارن توی این روزا این طور به هم ریختن...
خودمم یکی از همونام...
ولی تمام کسایی که به وجودش شک دارن یا کلهم انکارش می کنن به آرزوهاشون رسیدن و دارن از شدت خوشی خفه می شن...!!!!!!!!!!!!1
قبول نداری ؟


مشتبا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:03 ق.ظ http://bgdahom.blogsky.com

حکایت !

مردی ، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند.

بادیه‌نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند ، اما مرد موافقت نکرد.

حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیه‌نشین تعویض کند.

باد‌یه‌نشین با خود فکر کرد :

حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند ، باید به فکر حیله‌ای باشم.

روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری می‌کرد ، در حاشیه‌ جاده‌ای دراز کشید.

او می‌دانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور می‌کند. همین اتفاق هم افتاد...

مرد با دیدن آن گدای رنجور، سرشار از همدردی، از اسب خود پیاده شد به طرف مرد بیمار و فقیر رفت و پیشنهاد کرد که او را نزدیک پزشک ببرد.

مرد گدا ناله‌کنان جواب داد :

من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم . روزهاست که چیزی نخورده‌ام و نمی‌توانم از جا بلند شوم . دیگر قدرت ندارم.

مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود. به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد.

مرد متوجه شد که گول بادیه‌نشین را خورده است.

فریاد زد :

صبر کن! می‌خواهم چیزی به تو بگویم.

بادیه‌نشین که کنجکاو شده بود، کمی دورتر ایستاد.

مرد گفت :

تو اسب مرا دزدیدی. دیگر کاری از دست من برنمی‌آید، اما فقط کمی وجدان داشته باش و یک خواهش مرا برآورده کن.

" برای هیچ‌کس تعریف نکن که چگونه مرا گول زدی..."

بادیه‌نشین تمسخرکنان فریاد زد :

چرا باید این کار را انجام دهم؟!

مرد گفت :

چون ممکن است، زمانی بیمار درمانده‌ای کنار جاده‌ای افتاده باشد. اگر همه این جریان را بشنوند، دیگر کسی به او کمک نخواهد کرد.

بادیه‌نشین شرمنده شد. بازگشت و بدون اینکه حرفی بزند ، اسب اصیل را به صاحب واقعی آن پس داد...

برگرفته از کتاب بال‌هایی برای پرواز (نوشته: نوربرت لایتنر)
این نوشته رو از وبلاگ http://ashianeheeshgh.blogsky.com گرفتم به نظرم زیبا بود.

سیده زینب دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:31 ق.ظ http://dz.blogfa.com

می دونی این حرفو کی میزنیم؟ وقتی بیشتر از همیشه امید به یه روزنه داریم و دلمون لک زده واسه یه قطره آب نشاط

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!
چی؟!!

لی لا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 05:42 ب.ظ http://halogen1983.blogfa.com

سلام.
میدونی؟!نمیخوام ناراحتت کنم، ولی خدا خودش توی قرآن گفته، آیات آخره سوره طور: فَـــاِنَّـــکَ بـِـاَعیُــنـِــنــا :یعنی تو در برابر چشم مایی {وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ

رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ ﴿٤٨﴾ وَمِنَ اللَّیْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿٤٩﴾ ...و تـو در برابر حکم پروردگارت صبر کن، که تو در تحت نظر مایى و پروردگارت را هنگامى که بر مى خیزى با حمدش تسبیح گوى (48).

و (همچنین ) پاره اى از شب و هنگام صبح که ستارگان پنهان مى شوند (49).}.....
یعنی دیده میشی...یعنی میبینمت...یعنی حواسم هست...
منم به حده ناامیدی کامل رسیدم...ولی چون این نکته رو خودم دیروز و به تازگی یاد گرفتم، گفتم به شما هم بگم....

مرسی گلم
ولی همش دروغه
گشتم نبود
نگرد نیست

لی لا دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:32 ب.ظ http://halogen1983.blogfa.com

سلام.
من واقعا ازین اطلاع رسانی قرآنی که کردم از خدا معذرت میخوام....چون منجر شد به انگ دروغگویی به خدا چسبوندن....


خداحافظ

لیلا جان
گشتم نبود نگرد نیس

لی لا سه‌شنبه 16 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 08:10 ب.ظ http://halogen1983.blogfa.com

سلام.
میدونی؟ من بگردم یا نگردم، اون هست......همه هستی نشان از بودنش هست....

نمیخوام ارشادت کنم و دعوت به دوستی با خدا و این حرفا....
بقول معروف بجای ایراد گرفتن از راه رفتن تو، باید کفش تورو به پا کنم...
هیچ ادعایی ندارم و هیچ حرفی....شاید اگه من تو موقعیت فعلی تو قرار بگیرم خیلی خیلی بدتر ازینا بگمو بنویسم.....

همین...ولی برات ارزوی موفقیت و رفع همه موانع رو میکنم....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد