من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

مهرگان

بی هوا.... بدون مقصد...سمت طوفان تو میرم............ 

پوچ و سر در گم به یه جا خیره میشم و تو فکرم هیچی نیس 

امروز روز مهرگان بود. مثله ولنتاین و هزار روز دیگه مثل همینا  

وقتی تو تنهایی چه فرقی میکنه بدبخت 

وقتی یکی نیس برگرده بگه های شتر تو اصلا وجود داری یا نه؟!!!!!! 

مردی یا زنده ای؟!!!!!!!!! 

اوج بدبختی یعنی همین

نظرات 12 + ارسال نظر
♥ پَرَستـــُــــو ♥ دوشنبه 18 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:14 ب.ظ http://www.mehrabeeshgh.blogsky.com

گاهی حتی اشک هم نمیتونه عمق دردت رو بگه

مشتبا سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 07:32 ق.ظ

وشو وشو
خواهر جان تو کی میخوای از این فکرات دس ورداری؟
یه استادی داشتم دوره لیسانس خیلی باهم صمیمی بودیم یه روز یه مشکلی داشتم رفتم باهاش درد دل کردم یه حرف خیلی قشنگ بهم زد گفت من هرچیو خواستم به دست بیارم، رهاش کردم راستش من اولش نفهمیدم چی میگه ولی فک کنم منظورش این بود که نباید به در و دیوار زد چون اینجوری یعنی اینکه نگرانی و همین نگرانی باعث می شه به خواستت نرسی البته این برداشت حرف اون آقا در مورد مساله خودم بود حالا تو ببین این حرفا مصداق هدف تو هست یا نه؟
البته هرکسی دید خودشو نسبت به اراده خدا و اینجور مسال داره نمی دونم دید شما شهرستانی ها چه شکلیه؟

اولا از وشو وشو ات خوشم اومد
دوما من که برادرم نداشتم و کلا هیچ گونه مرد محرمی نداشتم کلی ذوق زده شدم گفتی خواهر جان
سوما ما شهرستانیم؟
بستگی داره تو کجا باشی، که به تهران میگی شهرستان

ملیسا سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:38 ق.ظ http://www.melisayesam.blogfa.com/

سلام
میدونم الان باز میگی مرفه بی دردم ولی انشالله به زودی یه بخت خوب نصیبت میشه و همه ی این روزا رو با هم جشن میگیرین

مهسای تنها سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:44 ق.ظ http://mahsaazizi37.blogfa.com/

منم دیروز از طریق وبلاگ متاهلانه اومدمو به وبلاگت سر زدم.
و کم و بیش خوندمت خیلی زودتر از اینکه تو بگی
ولی چیزی ننوشتم واست
امروز که دیدم اومدی بهم سر زدی گفتم نکنه کامنت گذاشه بودم که در جوابش اومدی وبلاگم؟
راستی پروفایلتو ندیدم خانومی؟؟؟؟

نه من که یادم نمیاد کامنت گذاشته باشی
پروفایلم هست ولی کچله
زیاد چیزی توش نیس
آره نمیدونم چرا باز نمیشه

بهار سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ق.ظ http://1367.blogfa.com

لینکت کردم منو لبنک کن

من دیشب کلی برات نوشتم ولی کد نیومد که بتونم ثبت کنم
باشه

مشتبا سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 09:37 ق.ظ

اوههههههه
خواهر عزیز ببخشید حتما کلی بهت برخورده!!!
من خودمو دهاتی می دونم ومنظورم این بود که شما شهرنشین ها البته پر بی راه نگفتم تهران هم یه شهرستانه دیگه غیر از اینه؟

ساده بگم ، ساده بگم ، ساده بگم دهاتی ام

اهل همین نزدیکیا ، همسایة روشنی و هم خـونة تاریکیا

ساده بگم ساده بگم ، بوی علف می ده تنم

هنوز همون دهاتیم ، با همه شهری شدنم

باغ غریب ده من ، گلهای زینتی نداشت

اسب نجیب ده من ، نعلای قیمتی نداشت

اما همون چار تا دیوار ، با بوی خوب کاگلش

اما همون چنتا خونه ، با مردم ساده دلش

برای من که عکسمو ، مدتیه تو آب چشمه ندیدم

برای من که شهریم ، از اون هوا دل بریدم

دنیائیه که دیدن اون ، ا گر چه مثل قدیما ، راه درازی نداره

اما می دونم که دیگه ، دنیای خوب سادگی ، به من نیازی نداره


نه اتفاقا بهم بر نخورد ولی شما اشتباه فکر کرده بودین که توی همین شهرستان تهران نیستم
قبول دارم بسته به اینکه کدوم شهر باشی، شهرای دیگه میشن شهرستان
اتفاقا یه بار یکی از دوستای شهرستانیم یه بار به خاطر لفظ شهرستانی ناراحت شد و من کلی توجیه میکردم که بابا برای شمام تهران شهرستانه و نباید به دل بگیره
راستی این آهنگ شادمهر خیلی باحاله (یه جورایی خزه)
مزخرف میخونه اکثرا

کلبه ی تنهایی من سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:12 ق.ظ

فکر کردی ما که شوهر داریم شوهرمون هی راه میره هر روز رو بهمون تبریک میگه و هی میگه دوستت دارم و .. نه گلم هم تولدمون یادشون میره هم نمیدونن ولنتاین چیه همم روز زن یادشون میره و ..... اینطوری بیشتر ناراحت میشی اما الان که کسی رو نداری حداقل میگی خوب کسی نبود بهم تبریک بگه ولی وقتی توی زندگیت مردی رو داشته باشی که همه ی آیندته و........

مشتبا سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ق.ظ

رویا

باز من ماندم و خلوتی سرد

خاطراتی ز بگذشته ای دور

یاد عشقی که با حسرت و درد

رفت و خاموش شد در دل گور



روی ویرانه های امیدم

دست افسونگری شمعی افروخت

مرده ئی چشم پرآتشش را

از دل گور بر چشم من دوخت



ناله کردم که ای وای، این اوست

در دلم از نگاهش، هراسی

خنده ای بر لبانش گذر کرد

کای هوسران، مرا می شناسی



قلبم از فرط اندوه لرزید

وای بر من، که دیوانه بودم

وای بر من، که من کشتم او را

وه که با او چه بیگانه بودم



او به من دل سپرد و بجز رنج

کی شد از عشق من حاصل او

با غروری که چشم مرا بست

پا نهادم بروی دل او



من به او رنج و اندوه دادم

من به خاک سیاهش نشاندم

وای بر من، خدایا، خدایا

من به آغوش گورش کشاندم



در سکوت لبم ناله پیچید

شعله شمع مستانه لرزید

چشم من از دل تیرگی ها

قطره اشکی در آن چشم ها دید



همچو طفلی پشیمان دویدم

تا که درپایش افتم به خواری

تا بگویم که دیوانه بودم

می توانی به من رحمت آری



دامنم شمع را سرنگون کرد

چشم ها در سیاهی فرو رفت

ناله کردم مرو، صبر کن، صبر

لیکن او رفت، بی گفتگو رفت



وای بر من، که دیوانه بودم

من به خاک سیاهش نشاندم

وای بر من، که من کشتم او را

من به آغوش گورش کشاندم

فروغ فرخزاد

آخی

لیلی و مجنون سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ب.ظ http://shmd.blogfa.com

مگه مهرگان تو اسفند نبود ؟!!

ولنتاین تو اسفنده
این تو مهره

مشتبا سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 12:53 ب.ظ

خواهر جان سلام
چرا همتون چت می زنین ولنتاین 14 فوریه است که میشه 25 بهمن خودمون ببین خودتون یادتون میره ،"کلبه تنهایی من" مردا رو متهم می کنه که فراموش کارن !!!

چی؟؟؟
آها
خب شما عاشق بودی
ما که تجربه نداشتیم بدونیم کی هست

ALEX سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 03:35 ب.ظ http://www.mp4group.blogfa.com

های شتر تو اصلا وجود داری یا نه؟!!!!!!
مردی یا زنده ای؟!!!!!!!!!

دیدی من گفتم؟البته اگه بت بر نخورده باشه....حالا جای اون شتر شما فکر کن من گفتم طاووس....راستی اسمتون شهرزاد نی؟راستشو بگو....ضمنا....هیچی ولش....موفق باشی...
؛؛الکس؛؛

نه شهرزاد نیس
بهمم برنخورد

♥ پَرَستـــُــــو ♥ سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 08:02 ب.ظ http://www.mehrabeeshgh.blogsky.com

سلامــــــــــــ وا من تو وبه خودمونم دیه چرا میزنی؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد