من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

من و دلتنگی های دلم

دختری تنها که اینجا خیلی راحت و ناشناس حرفای توی دلش رو میزنه توی این زمونه که دخترا رو زنده بگور میکنن و این قضیه رو نمیپذیرند

(۱)

دیگه تو مخیله ام نمی گنجه یه روز از تنهایی در بیام. بهم ثابت شده، تنهایی سهم من از زندگیه. درسته به این نتیجه رسیدم ولی خب دلم که نمیفهمه و خره و همش می گیره. ولش کن بذار بسوزه و بگیره و میدونم اون دنیا خدا و اونایی که ازشون خواستم و سپرده بودم دستشون، باید جواب دل من رو بدن. بله درسته که ما هم باید جواب کارها و اشتباهاتمون رو بدم ولی اونام باید جواب بدن. من قدر داشته هام رو دونستم و ازشون استفاده کردم. خدایی خدایی میدونم جز اون نگاه ام و تفکرات و چت هام، دیگه گناهی نکردم که اینام همش از تنهایی بی نهایتمه. از خدا خواستم و چند روز پیشم امام رضا بهش گفتم باید بهم جواب بدن.

دل من دست بردار، دیگه بسته انتظار

دیگه هی اسمش رو تو به یاد من نیار

 هنوز حرفامو کامل نزدم

پست پایینی رو هم بخونین

نظرات 16 + ارسال نظر
الناز دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:03 ب.ظ http://sarzamine-yakhi.blogsky.com

مرسی ر زدی واقعا نداشتن پدر حس وحشتناکیه

الناز جان خوش اومدی
در ضمن حس من بدتر ازین حرفاس

bahar دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:16 ب.ظ

salam aziizam tanhaye gahe khili bahtar az in ke adamye bashand ke behet khyanat konand man hamishe tanham va lezat mibram fk nakon aghy jegar hamishe var delame oooooooooooo mishe haftey ya 10 roz ham hamnmebeinim ama tanhye khili khobe

ببین تو رو خدا
خدا به کیا میده
یکی مثه تو با اینکه داریش باز تنهایی رو دوس داری و یکی مثه من...
مرفه بی درد

شهرزاد دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ http://dar888.blogfa.com

شاید این طوری بهتر باشه و اگه موضوع رو رها کنی و به خدا بسپاری خودش برطرف بشه

کاری جز سپردم دستش نمیتونم بکنم
البته چرا یه کارایی کردم اما نمیتون تو اینجا بگم
بعدشم من خدا رو واگذار کردم به خودش
این فرق داره

یک زن متاهل دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:57 ب.ظ http://moteahelane.blogfa.com

سلام
اتفاقاً امروز داشتم به این فکر می کردم که چرا چند روزه نیستی... گفتم به محض اینکه اومدم خونه و پای نت نشستم حتماً به وبلاگت سر بزنم... منم چند روز بود وقتم خیلی تنگ بود. اما به یادت بودم...

بوس بوس

Man & Ma دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:22 ب.ظ http://www.metwooo.blogfa.com

سلام
آپیدم ، زود بیا..........

_███____████__███
__███_███___██__██
__███__███████___███
___███_████████_████
███_██_███████__████
_███_____████__████
__██████_____█████
___███████__█████
______████ _██
______________██
_______________█
_████_________█
__█████_______█
___████________█
____█████______█
_________█______█
_____███_█_█__█
____█████__█_█
___██████___█_____█████
____████____█___███_█████
_____██____█__██____██████
______█___█_██_______████
_________███__________██
_________██____________█
_________█
________█

زهرا دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:51 ب.ظ http://sokoutetalkh.blogsky.com

سلام...وب قشنگی دارین.شما روبا اجازه تون لینک کردم. اگه دوست داشتین منم لینک کنین.

علی دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:45 ب.ظ

زیارت قبول

وای عمو باز حرفی نزدین که......

♥ پَرَستـــُــــو ♥ دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ب.ظ http://www.mehrabeeshgh.blogsky.com

سلامـــ وا من پیشت نمیام کو ؟؟ من که میام
اخه فکر کردم مشهدی ما اخر نفهمیدیم تو کی رفتی برگشتی
اره بابا اون پسرها میدونن البته من خودم نرفتم مستقیم برم بگم نامزد دارم ولی 100% یکی دو بار من و دیدن با محراب حلقه تو دستمو که دیدن چه میدونم حتما شوتـــَن

شاید فک کردن دوس پسرته
آخه دخملم الان تمام دوستا حلقه میندازن
اینکه دلیل نمیشه
یه جور اعلام رسمی کن

مهسای تنها سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:41 ق.ظ

دیوونه ای تو دختر دیوونه
درسته آدم گاهی از خدا هم دلش میگیره
ولی باور کن بیشتر وقتی خیلی به نفعمونه که خدا دعامونو مستجاب میکنه

برای شماها آره ولی من...

[ بدون نام ] سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ

بیا بیشتر برام بگو من متوجه دلیلی اینکه این همه نا امیدی رو نمیدونم
چن سالته؟
یادم میاد گفته بودی همسنیم درسته؟
خب منم مثه تو تنهام و کسی ندارم
میبینی که نوشتم مهسای تنها
منم مثه تو پر از احساس و شورم
که بیشتر وقتا این احساسات خلی بهم فشار میاره
ولی محل نمیذارم و تا جای ممکن خودمو به چیزی سرگرم میکنم
اینجاییم که داریم زندگی میکنیم غریبیم
نه عمه نه دایی نه خاله ای هیچکیو ندارم
همه شهری دیگه هستن که دوسال یبارم شاید من دختر عمع ها مو نبینم
لااقل تو اقوامت کنارتن
بیا بیشتر از خودت واسم بگی
با کلی گویی هیچی چیزو نفهمیدم ازت

مهسای تنها سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ

یادم رفت اسمم و بنویسم

سنگ صبور سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ

سلام
فکر کنم بهتری اینو حسم میگه.میگه خدا دوست داره و داره باهات عشق بازی میکنه.
خیلی خوبی قدر خودت و خدات و حست رو بدون.
دلم میگه وقتش عالی به جواب می رسی و این روزا رو فراموش می کنی.

توهم زدی عزیزم
توهم

مشتبا سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:34 ب.ظ http://bgdahom.blogsky.com

؟؟؟؟!!!!!

مهراز سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 ب.ظ

ابجی اسمتو میگی؟که من بتونم صدات کنم؟
این جوری نکو...وقتی میگی تو هم تو شرایط من قرار میگیری میخوام دیوونه بشم...
من همش یک سال از ابجی گلم کوچیکترم...چند بار هم خواستگاری رفتم که نشده.
میخوای برا من یه چیز بخری؟؟
خیلی دلم میخوات باهات صحبت کنم...
مدیونی.مدیونی که فکر بد بکنی...
من هر کمکی که از دستم بر بیاد برا ابجی گلم انجام میدم...
قصه نخوری ابجی گلم .
میشه بگی اهل کجایی؟

مهراز سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:21 ب.ظ

چرا میزنی ابجی خانم.
چشم دیگه نمیپرسم...
همون ابجی بهتره.
من کلاس دارم باید برم.اومدم کلی بهات حرم میزنم...
ساعت ۹میام .
یاعلی خانم گل

مهسای تنها سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 06:25 ب.ظ

کجایی خانومم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بهتری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا نمیای واسم از خودت بگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد